ثبت نام
ورود به صفحه کاربری
صفر تا صد چاپ کتاب شما

Untitled (2)

 

 

 

فلسفه معاصر و عبور از فلسفه
دوره 8، شماره 88، شهریور 1404، صفحات 81 - 83
نویسندگان : محمدرضا شهیدی پاک* 1
1- فوق دکتری در فلسفه، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
چکیده :
«نوستروم» پیشوای فلسفه معاصر، مهم‌ترین سخن اوست که ما در دنیایی شبیه‌سازی‌شده توسط ماشین زندگی می‌کنیم. فیلم ماتریکس (۱۹۹۹) بر این اساس ساخته شد. گریز از واقعیت، چهره بارز فلسفه غرب و معاصر است. در ادبیات و فلسفه، برتری با رمان فلسفی نوستروم (نوستروم دموس کنراد) است که تأثیر عمیق فساد اقتصادی بر روابط انسان‌ها را نشان می‌دهد. ژاک دریدا حکومت نسبیت بر زبان را مطرح کرد و نفی هرگونه مطلق‌گرایی را در پی داشت. در یک کلام، یکی از سه گردش زبانی قرن بیستم (بعد از جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم) بود؛ به گفته محققان، این یکی از سه انقلاب قرن بیستم بود. این گردش زبانی در نفی موضوعات مابعدالطبیعه و واقعیت‌های ثابت آن رخ داد. فلسفه با زبان جدید آمد، اما این فلسفه نبود. در آمریکا وارد پسا فلسفه شد و به موضوعات زیسته پرداخت. فلسفه به عنوان زندگی، اگزیستانسیالیسم و وجود، به طرز خاصی مقدم بر ماهیت شد و وارد زندگی سیاسی گردید. الهیات سیاسی جایگزین الهیات سیستماتیک شد و هر چیز، به زبان نیامد؛ سکوت، چرا که زبان به هیچ وجه واقعیت را نشان نمی‌دهد؛ سرانجام اینکه واقعیت نیست و متفاوت است. در حالی که ملاصدرا در اصفهان، به‌روزرسانی فلسفه یونان را برای دین و عرفان صورت داد، فلسفه از نظام‌سازی جدا شد. فلسفه مدرن، نظام کانت و هگل را برای علم ساخت و فلسفه از ثابتات به نقد متغیر گفتمان رسید. ملول گشتن از تقلیل فلسفه به زبان، در محافل فلسفی معاصر انگلیسی رایج شد؛ به طوری که کاپلستون گفته است: محور ربط آن به فلسفه، تعبیر نادرست سارتر از یکی از مهم‌ترین موضوعات مابعدالطبیعه، یعنی وجود و عدم، بود که او آن را دستاویزی برای دخالت و دسترسی آزاد به جریان‌های سیاسی در جهان، به‌ویژه فرانسه و الجزایر ساخت. فوکو در پی آن بود که همین نقش را به‌جای سارتر، با جریانات سیاسی ایران ایفا کند و به همین دلیل فضای دو دهه‌ی اندیشه ایران اگزیستانسیالیستی شد و آثار روشنفکرانه از آن‌ها پدید آمد. برخی نیز بدون آنکه بدانند، از اگزیستانسیالیسم نوشتند و واقعیت مغلوب شد. فلسفه دچار تنوع مسائل شد، دیگر شکل واحدی نداشت و وظیفه فلسفه بررسی همه آن‌ها شد و تکثرگرایی حاکم گشت. کثرت این مسائل شامل: سیاست، عدالت اجتماعی، حقوق، علم و حقیقت، محیط زیست، هویت، ذهن، آزادی، معنای زندگی، اخلاق بود. اگزیستانسیالیسم مرجع ثابت بود و درک زبان، پدیده‌ای بسیار پیچیده و وابسته به موقعیت شد. و ادبا و محققان به‌جای معنای درست، به دنبال لایه‌های معنا رفتند و زبان، سازنده واقعیت اجتماعی و چارچوب ادراک شد، چنانکه «وَ کَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا».
کلمات کلیدی :
پشتیبانی آنلاین از طریق واتساپ

پژوهشگران گرامی؛ پاسخگوی سوالات شما عزیزان از طریق واتساپ هستیم !


جهت ارسال پیام در واتساپ اینجا کلیک نمائید !